darkness

ساخت وبلاگ
و تولدم مبارکچه داستان هایی که پیش نیومد قبل از تولدمولی با همه ی اینها خیلی خوشحالم یه سال دیگ جون سالم به در بردم خدا یه تولد دیگ بهم دادخداروشکر خانواده ایی دارم بهتر از برگ درختدوستانی بهتر از آب روانسعدی ایی دارم که ۹۹ درصد مواقع نیست darkness...
ما را در سایت darkness دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : shapparo بازدید : 123 تاريخ : سه شنبه 5 مهر 1401 ساعت: 16:02

سعدی خوابید چون خیلی خسته بود ❤️

خدایا پشت و پناهش باش

خودت مراقبت کن ازش ❤️

امروز خیلی دختر بدی شدم

هم روز خوبی بود هم نبود

یه جاهاییش هم خودم حال خودمو گرفتم

گریه کردم

خندیدم

ذوق کردم

دوباره گریه کردم

رفتم زیر سرم و آمپول ):)

هنوزم خیلی نرمال نیستم

ولی خدایا نجاتم بده ❤️

darkness...
ما را در سایت darkness دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : shapparo بازدید : 121 تاريخ : سه شنبه 5 مهر 1401 ساعت: 16:02

نمیدونم واقعا چطور شد من یهو این همه بهم ریخته ام میخوام تلاش کنم احساسم رو بازیابی کنم واقعا نیاز دارم به چیزایی که نمیدونم چیه :/ همینقدر گنگهمینقدر گمشدههمینقدر درجستجواینکه شروع کردم به نوشتن از اینکه تا حالا چیکار کردم، حالا تا انتهای سال برنامه ام چیه! واقعا میخوام چیکار کنمهمه و همه رو نوشتم که راهم روشن تر بشه ولی الان در یه تاریکی مطلق به سر میبرم نوشتم تا ذهنم منسجم تر بشه ولی الان کلاف درهم پیچیده ایی بدون سرنخ تو سرم هست که نمیدونم از کجا باید قصه رو ببافم قدم های کوچیکی که دکتر میگفت برای نزدیک ترین هدف شاید کمک کننده باشهدر عین نزدیکی به سعدی ازش دورم، کاش بیشتر به هم نزدیک بودیم darkness...
ما را در سایت darkness دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : shapparo بازدید : 122 تاريخ : سه شنبه 5 مهر 1401 ساعت: 16:02